به گزارش انرژی پرس، معمولا رسانه‌های غربی از نفتکش‌های دورزننده تحریم نفت ایران و روسیه را «ناوگان سایه» می‌نامند که براساس ادعاهای آن‌ها، این بخش در انتظار مرحله جدیدی از تحریم‌ها قرار دارد که مصادف با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید بوده و احتمالات تحولاتی به همراه دارد که مقدمات جدیدی را فراهم کرده است.

تقریبا بیشتر کارشناسان باور دارند که دوره جدید ترامپ شاهد اعمال تحریم‌های شدیدتر علیه ایران باشد که توسط «مسد بولوس»، مشاور ارشد ترامپ در امور خاورمیانه تأیید و گفت که رئیس‌جمهور منتخب استراتژی اعمال حداکثری را به خط مقدم باز می‌گرداند. البته، ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی خود در سال ۲۰۲۴ اعلام کرد که قصد آسیب رساندن به ایران را ندارد مگر اینکه ایران از «خط قرمز» او، یعنی تسلیحات هسته‌ای، عبور کند.

باید توجه داشت که بر اساس برخی برآوردها، صادرات نفت ایران در سال ۲۰۲۴ از ۴۰۰ هزار بشکه به ۱.۴ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۲۰ افزایش یافت. این صادرات پس از اعمال ممنوعیت کامل در سال ۲۰۱۹ توسط ترامپ کاهش و از ۲.۵ میلیون بشکه در نیمه اول سال ۲۰۱۸ به تنها ۲۵۰ هزار بشکه در سال ۲۰۱۹ کاهش یافت. واردات نفت چین در ماه یازدهم سال جاری نیز ۷ درصد افزایش یافت، اما سهم ایران، روسیه و ونزوئلا به میزان قابل توجهی کاهش یافت و در مجموع یک چهارم واردات چین را تشکیل می‌دهد که نسبت به یک سوم در اکتبر گذشته کاهش داشت.

جزییات تحریم‌های جدید

براساس گزارش تارنمای نیوز در باکو، در ۲۱ نوامبر ۲۰۲۴، دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه داری آمریکا (OFAC) دور جدیدی از تحریم‌ها را علیه ۳۵ شخص حقوقی و کشتی‌های دخیل در حمل و نقل نفت ایران اعلام کرد. این تصمیم بخشی از یک استراتژی بزرگ برای افزایش فشار بر تهران، پس از تنش‌های اخیر با اسرائیل است. همچنین، این تحریم‌ها در راستای اهداف ایالات متحده برای مقابله با نفوذ ایران در خاورمیانه و استفاده تهران از درآمدهای نفتی برای تامین مالی بودجه خود است.

بخش نفت ایران همچنان یک ستون اقتصادی کلیدی برای کشور است و درآمدهای مهمی را فراهم می‌کند. هدف از تحریم‌های اخیر آمریکا ایجاد اختلال در این خط مالی است. با هدف قرار دادن نهادها و کشتی‌هایی که صادرات نفت ایران را تسهیل می‌کنند، واشنگتن قصد دارد بودجه این فعالیت‌ها را قطع و فشار اقتصادی بر تهران را تشدید کند.

البته برای اجرای این اقدامات، ایالات متحده چارچوب نظارتی و اجرایی گسترده‌ای را به کار گرفته است. برااساس ادعاهای غربی‌ها، «ناوگان سایه» نفتکش‌های مورد استفاده ایران به یک نقطه کانونی تبدیل شده است. این ناوگان از طریق تاکتیک‌های پیچیده از تحریم‌ها فرار می‌کند. این روش‌ها به نفت ایران اجازه می‌دهد تا به بازارهای بین المللی، به ویژه در آسیا که خریداران آن اغلب از تحریم‌های ایالات متحده پیروی نمی‌کنند، برسد.

تحریم‌های اخیر همچنین شرکت‌های واسطه‌ای را که در حوزه‌های حقوقی در برخی کشورها ثبت شده‌اند، هدف قرار می‌دهد. این نهادها با ارائه پشتیبانی لجستیکی، بیمه و خدمات مالی، نقش مهمی در تسهیل تجارت نفت ایران دارند. همچنین، ۲۱ کشتی تحت پرچم‌های مختلف به طور خاص در لیست سیاه قرار گرفته‌اند تا توانایی ایران برای صادرات نفت خود را تحت تاثیر قرار دهند.

طی سال‌های اخیر، ایران سیستمی نیرومند و پرقدرت برای مقابله با اثرات تحریم‌ها ایجاد کرده است. ناوگانی متشکل از ۱۵۵ نفتکش که غربی‌ها به عنوان ناوگان سایه یاد می‌کنند، نفت ایران را حمل می‌کنند. این ناوگان شامل کشتی‌های بزرگی مانند کشتی‌های حامل نفت بسیار بزرگ (VLCCs) و نفتکش‌های سوئزمکس است که قادر به حمل مقادیر قابل توجهی نفت هستند. ایران همچنین شبکه‌ای از شرکت‌های واسطه را ایجاد کرده است که اغلب در حوزه‌های حقوقی با چارچوب‌های نظارتی هستند تا معاملات را تسهیل کنند.

با وجود این سازگاری‌ها، رسانه‌های غربی ادعا دارند که تحریم‌های جدید احتمالاً چالش‌های لجستیکی را برای ایران تشدید خواهد کرد. براین اساس، افزایش حق بیمه برای محموله‌ها، افزایش نظارت توسط مقامات بین المللی و از دست دادن احتمالی شرکای واسطه‌ای کلیدی، صادرات نفت را پرهزینه‌تر و پرخطرتر خواهند کرد.

دلیل ناکامی تحریم‌ها

چین همچنان مهم‌ترین مشتری نفت ایران است و عمده صادرات آن را به خود اختصاص می‌دهد. این رابطه تهران را از تأثیر کامل تحریم‌ها مصون نگه داشته، زیرا پکن همواره امنیت انرژی خود را بر پایبندی به محدودیت‌های ایالات متحده اولویت داده است. با این حال، گنجاندن شرکت‌های واسطه و کشتی‌های مرتبط با بنادر چین در فهرست تحریم‌ها می‌تواند این تجارت را پیچیده کند و خطرات را برای واردکنندگان چینی افزایش دهد.

هند که زمانی یکی از خریداران عمده نفت ایران بود، در سال‌های اخیر تا حد زیادی از تحریم‌های آمریکا تبعیت کرده است. با این حال، تلاش‌های ایران برای احیای مجدد این رابطه با ارائه تخفیف‌ها و شرایط مطلوب، تلاش‌های مداوم تهران برای تنوع بخشیدن به پایگاه مشتریان و کاهش وابستگی به چین را نمایان می‌کند.

در حالی که ایران برای احتمال بازگشت دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا در ژانویه ۲۰۲۵ آماده می‌شود، بخش نفت این کشور برای تشدید پیش بینی شده تحریم‌ها آماده‌تر خواهد شد. دولت ترامپ احتمالاً تلاش‌ها را برای محدود کردن صادرات نفت ایران تشدید و چین را به‌طور تهاجمی‌تر هدف قرار خواهد داد. این امر می‌تواند شامل تحریم‌هایی بر بنادر و نهادهای چینی باشد که محموله‌های نفتی ایران را تسهیل می‌کنند و خطرات را در رقابت شدید آمریکا و چین افزایش می‌دهند.

تهران با آگاهی از این خطرات، اقدامات پیشگیرانه را آغاز کرده است. مهدی پاک نژاد، وزیر نفت ایران، اشاره کرده است که برنامه‌های اضطراری برای رفع محدودیت‌های احتمالی وجود دارد که نشان‌دهنده رویکردی پیشگیرانه برای مقابله با تحریم‌های آتی است.

صادرات رو به رشد نفت ایران که اخیراً به ۱.۶ میلیون بشکه در روز رسیده، نقش تثبیت کننده‌ای را در بازار جهانی نفت به ویژه در دوره‌های کاهش تولید سایر تولیدکنندگان ایفا کرده است. با این حال، فشار مجدد ایالات متحده می‌تواند این عرضه را مختل کند و منجر به نوسان قیمت شود. افزایش قیمت نفت به نفع تولیدکنندگان بزرگی مانند عربستان و روسیه خواهد بود اما می‌تواند تلاش‌های بهبود اقتصاد جهانی و خود ایالات متحده را تحت فشار قرار دهد.

همچنین، اختلاف رویکردها در میان امضاکنندگان برجام نیز چشم‌انداز ژئوپلیتیکی را پیچیده‌تر می‌کند. در حالی که ایالات متحده به اجرای تحریم‌های یکجانبه ادامه می‌دهد، سایر شرکت‌کنندگان از جمله اتحادیه اروپا و روسیه، به مفاد توافق اولیه متعهد هستند. این‌عدم انسجام، پتانسیل یک استراتژی واحد در قبال ایران را تضعیف می‌کند.

هدف قرار دادن بخش نفت ایران تنها یک اقدام اقتصادی نیست، بلکه یک حرکت استراتژیک در رقابت گسترده‌تر آمریکا و چین است. در حالی که پکن روابط خود با تهران را در زمینه انرژی عمیق‌تر می‌کند، تلاش‌های واشنگتن برای منزوی کردن ایران می‌تواند تنش‌ها را بین دو اقتصاد بزرگ جهان تشدید کند. این پویایی بر ماهیت به هم پیوسته ژئوپلیتیک مدرن تأکید می‌کند که انرژی، امنیت و منافع اقتصادی عمیقاً در هم تنیده شده‌اند.

همچنین به باور برخی از کارشناسان، ترامپ تحریمی علیه ایران اعمال نمی‌کند مگر اینکه از کشورهای حوزه خلیج فارس بخواهد تولید نفت خود را افزایش دهند تا غیبت تهران در صحنه را جبران کند که در شرایط کنونی افزایش تولید آن‌ها بعید به نظر می‌رسد. زیرا کشورهای حاشیه خلیج فارس این کار را انجام نخواهند داد، ایران در همسایگی آن‌هاست و تهران این امر را به خصومت تعبیر می‌کند و بنابراین هیچ راهی برای اجتناب از آن برای کشورهای خلیج وجود ندارد.

در مجموع، تحریم‌ها علیه ایران جزء اصلی سیاست خارجی آمریکا با هدف مهار نفوذ منطقه‌ای تهران است. با این حال، اثربخشی آن‌ها به اجرای دقیق و همکاری بین المللی بستگی دارد. دورنمای احتمالی دولت ترامپ لایه‌ای ازعدم اطمینان را اضافه می‌کند، زیرا اقدامات تشدید شده می‌تواند استراتژی‌های ایران و موقعیت آن را در بازار جهانی انرژی تغییر دهد. همانطور که ایالات متحده به اصلاح رویکرد خود ادامه می‌دهد، تأثیر آن بر ایران، بازار جهانی نفت و پویایی‌های ژئوپلیتیکی در سال‌های آینده قابل توجه خواهد بود.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را از طریق فرم زیر اسال نمایید

نظرسنجی

مارا دنبال کنید