اصطلاح ایران یک مفهوم جامع از فلسفه فرهنگی سرزمین ایران تاریخی است که بنیان و اساس آن بر تخت جمشید اتکاء دارد. تخت جمشید یک مفهوم است، تخت جمشید تنها یک اثر باستانی نیست بلکه تخت جمشید زایش تاریخ ایران است. تمام مردم ایران فلسفه وجودی خود را در پیوند با تخت جمشید درک میکنند زیرا تخت جمشید نظام معرفتی ایرانیان است.
تخت جمشید نه تنها اقوام سرزمین امروز ایران را به هم گره زده است بلکه پیوند دهنده انسجام ارضی سرزمین ایران در دوره باستان بوده است. این پیوند و انسجام ارزشمند است زیرا با زبان هنر با وحدت ایران فرهنگی در طول تاریخ امتداد یافته است. مردمان چهارگوشه ایران امروز در آذربایجان، سیستان و بلوچستان، خراسان و خوزستان همه تخت جمشید را متعلق به خود میدانند زیرا با تخت جمشید در تاریخ پیوند دارند. تمام مردم ایران بزرگ فلسفه وجودی خود را در حفظ فرهنگ ملّی ایران منسجم میپندارند زیرا، تخت جمشید وحدت ارضی سرزمین ایران امروز را با هویت ملّی کهن آنها معنا و مفهوم بخشیده است.
پیوندهای خویشاوندی هسته مرکزی ایران بزرگ فرهنگی با همسایگانش از شرق و غرب و شمال و جنوب هویت فرهنگی شرق در برابر غرب را در دوره باستان به خود وابسته ساخت و این پیوندها در عصر اسلامی در قلمرو شرقی اسلام نقش آفرینی کرد. بسیاری از کشورهای امروز خاورمیانه میراث بجای مانده از دوره باستان ایران هستند و بخش اعظم پیوندهای فرهنگی امروز ایران با کشورهای خاورمیانه به همان ابعاد تاریخی آنها در محدوده قلمرویی عصر هخامنشیان باز میگردد.
در دوره هخامنشی، بیش از ۳۰ ایالت تحت قلمرو ایران باستان قرار داشتند، اگرچه از نظر فرهنگی با ناحیه فرهنگ رسمی در مرکز حکومت تا حدودی تفاوت داشتند امّا، با توسعه توان ارتباطی و ایجاد نُمادهای سمبیلک در خاستگاه ایدئولوژیک، حکومت تلاش نمود تا جنبههای همگرایی و قرابتهای فرهنگی برای انسجام ارضی و سیاسی در ساختار حکومتی خود پدید آورد. عینیترین جنبه ها، بر وحدت، یگانگی و یکتا پرستی در پیوند دین و دنیا در خاستگاه ایدئولوژیک این مرکز در بنای تخت جمشید تجلی یافت و تنوّع و کثرت فرهنگها با حفظ آداب و رسوم و سُنن ملل مختلف در ساختار سیاسی، اداری نظام مدیریتی حکومت انسجام داده شد. تمام ساتراپیها، اگرچه از نظر فرهنگی با هم متجانس نبودند اما از نظر کارکردی با هسته مرکزی در ارتباط مستقیم بودند و با دیگر ساتراپیها در چارچوب ساختار رسمی و تضمین امنیت قوانین وضع شده در مرکز با هم ارتباط داشتند.
بازتاب هنری و فرهنگی تخت جمشید در پیوند با مردمان خاورمیانه در دوره هخامنشی نهادینه شد و همین عامل تداوم انسجام فرهنگی ایران بزرگ را در دورههای بعد رقم زد. در ساخت تخت جمشید عناصر هنری خاورمیانه باستان بکار گرفته شد و اسلوبهای هنری آن با حفظ انسجام ملّی بر مبنای فرهنگ تاریخی قلمرو ارضی هخامنشیان بنیان نهاده شد به گونهای که تا به امروز نه تنها مردم ایران بلکه جوامع انسانی خاورمیانه باستان نسبت خود را با هسته مرکزی آن فرهنگ یعنی تخت جمشید جستجو میکنند. تدوام این جریان تاریخی در دوره ساسانی و عصر اسلامی مفهوم استقلال طلبی، آزادی خواهی و قدرت مشروع ایران تاریخی را در خاورمیانه و در جهان نهادینه ساخت. مفهوم ایران فرهنگی تاریخی به یک موضوع واحد ختم نمیشو د بلکه ایران مجموعهای از مفاهیم را در بر میگیرد که مصادیق آن در موقعیت مکانی و فرهنگی ایران عصر باستان در تخت جمشید قابل شناسایی و درک است.
دیدگاه ها