به گزارش بازار مشترک از تجارت نیوز، حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، در نشست رئیس جمهوری با فرماندهان قرارگاه خاتمالانبیا عنوان کرد که در شرایط تحریمی، نفتکشهای ایران مورد حملات متعددی قرار میگیرند و تاکنون تلاشهای بسیاری برای دفع تهدیدها صورت گرفته است.
بنا بر گفته او به جهت مواجهه با مشکلات ناشی از تحریم صادرات نفت و زدن نفتکشهای حامل نفت ایران، بارها مقابله به مثل انجام شده تا موانع پشت سر گذاشته شود.
وی همچنین امنترین خطوط کشتیرانی را متعلق به کشتیهایی دانست که پرچم ایران روی آن نصب شده باشد.
گفتههای سلامی در رابطه با برخوردهای امنیتی و نظامی با صادرات نفت ایران، حائز اهمیت است. زدن نفتکشهای ایران در شرایط تحریمی، امری است که بارها از آن صحبت به میان آورده شده و تاکنون به جهت مقابله با تحریمهای بینالمللی، اقدامات نظامی فراوانی صورت گرفته است.
سهم یکنهمی ایران از ناوگان تاریک
چندی پیش تانکر ترکرز، آماری از نفتکشهای حامل نفت ایران ارائه کرد که بسیاری از آنها با نام و پرچم ایران انجام نمیشود. آنچه بهعنوان ناوگان نفتکش سایه نفت ایران عنوان میشود، به نفتکشهایی اختصاص دارد که صادرات نفت ایران را با روشهای مختلف، به جهت دور زدن تحریم انجام میدهند. این اصطلاح عمدتا به مجموعهای از کشتیهای نفتکش اطلاق میشود که مکان خود را پنهان میکنند تا امکان حمل و نقل محمولههای تحریمی نفت و مشتقات آن را فراهم کنند.
آن طور که تانکر ترکرز گزارش داده، یکسوم از ناوگان تاریک توسط وزارت خزانهداری آمریکا در لیست سیاه قرار گرفته و یکسوم از کسانی که در لیست سیاه قرار گرفتهاند، دارای پرچم ایران هستند.
از میان آمار هشت تجارت مخفی نفتی، یک میلیون و 800 هزار بشکه نفت در روز به صادرات نفت ایران به چین، امارات و سوریه اختصاص دارد. این تنها آمار صادراتی است که با پرچم ایران انجام شده است.
بر اساس این دادهها، ارسال نفت ایران از طریق ناوگان تاریک و با خاموش کردن فرستندهها انجام میشود تا شناسایی نشوند. این تنها یکی از هزینههایی است که تحریم نفتی برای ایران به دنبال داشته است.
صادرات نفت از طریق نفتکشهایی صورت میگیرد که اغلب کهنه هستند و بیمه نمیشوند. حال اگر حادثهای متوجه این نفتکشها شود، هیچکس پاسخگو نخواهد بود. از سوی دیگر، یکی از مهمترین پیامدهای این رویه، تبدیل شدن صادرات نفت ایران به موضوعی نظامی است.
افزایش هزینههای تحریم نفتی
بدل شدن رویه صادرات نفت ایران به موضوعی غیراقتصادی ارتباط مستقیم با تحریمها دارد. تحریمها و اقدامات مسئولان به جهت دور زدن آنها مشکلات فراوانی به بار آورده است. از تخفیفهای گسترده به مشتریان به جهت فروش نفت تا مشکلات حمل و نقل آن مانند زدن نفتکشهای ایران، همه از مشکلاتی است که صادرات ایران در شرایط تحریمی با آن روبهرو است.
تخفیفهای نفتی شاید بیشترین هزینه تحریم باشد. آنطور که مسئولان ادعا میکنند، به دنبال فروش نفت ایران مجبور به ارائه تخفیفهای گسترده هستند تا خریداران بتوانند ریسک خرید نفت از کشوری تحریمی را متحمل شوند. چنین اتفاقی منجر شده که نفت ایران با قیمتی پایینتر از نرخ واقعی به فروش برسد و ضرر زیادی به کشور وارد شده است.
مشکل دیگر در همین زمینه، بحث بازپرداخت مطالبات است. چین به عنوان بزرگترین خریدار نفت ایران، عمدتا به جای ارز به ایران کالا بازمیگرداند. موضوع تحریمها باعث شده که پرداخت ارزی به حسابهای ایران با مشکلات متعددی مواجه شود و در همین زمینه، خریداران نفتی با سواستفاده از شرایط، به جای پرداخت ارزی مطالبات خود، روی به تهاتر میآورند.
از سوی دیگر، موضوع صادرات نفت ایران، مقاصد نفتی، قیمت، تخفیف و میزان صادرات آن، موضوعاتی محرمانه است که اجازه انتشار عمومی به آنها داده نمیشود. تمامی اینها مشخصا ناشی از تحریمهای نفتی، ترس از زدن نفتکشها و تهدید خریداران نفتی ایران است که خود به هزینههای فراوانی به دنبال دارد.
در چنین شرایطی که هزینههای ناشی از تحریم بسیار بالا بوده و ضرر و زیان زیادی به کشور وارد شده است، امکان برداشتن تحریمها باید در اولویت مسئولان باشد. اگر مسئولان با از سرگیری مذاکره، قدمی به جهت برداشتن تحریمها بردارند، شاید با شفافیت بیشتر، افزایش مقاصد نفتی و کاهش تخفیفها، اوضاع صادرات نفت ایران کمی بهبود پیدا کند.
کالایی اقتصادی یا نظامی؟
غیرشفاف بودن شیوه حمل و نقل نفت تا مقاصد نفتی ازجمله مشکلاتی است که صادرات نفت را به موضوعی غیراقتصادی تبدیل کرده است. تا جایی که فرمانده نظامی از مشکلات حمل و نقل آن سخن به میان میآورد.
این در حالی است که باید توجه داشت که نفت کالایی اقتصادی است و متولی آن وزارت نفت است. این بدان معناست که هر تصمیمی در رابطه با استخراج، پالایش، پخش و صادرات آن، از وزارت نفت میگذرد. اقتصاد ایران نیز اقتصادی وابسته به نفت است. یعنی اساسا مهمترین رکن آن و مهمترین درآمد کشور از محل صادرات نفت است.
در چنین شرایطی که گذار به اقتصاد غیرنفتی رخ نداده و همچنان نفت حرف اول را در اقتصاد کشور میزند، منطقا نفت را باید کالایی اقتصادی دانست. حال مهمترین منبع درآمد کشور که بخش بزرگی از اقتصاد کشور را شکل داده، بدل به موضوعی نظامی و امنیتی شده است و صحبت از آن نیز موضوعی حساس به شمار میآید.
نظامی دانستن نفت، از جهات مختلفی هزینهها را افزایش میدهد و آن را از کالایی اقتصادی خارج میکند. یکی از مهمترین دلایل افزایش بعد امنیتی این موضوع نیز مشکل تحریم است. مسئولان در شرایط تحریمی، حساسیت نسبت به موضوع صادرات نفت را دوچندان کردهاند. تا جایی که از نبردهای دریایی بر سر نفت سخن به میان آورده میشود.
از این رو به نظر میرسد خارج شدن نفت از موضوعی نظامی و سیاسی، امری ضروری محسوب میشود. شاید اولین گام در این زمینه، کاهش تحریمها باشد تا بخش بزرگی از هزینهها مانند تخفیفهای نفتی برداشته شود. تنها در چنین شرایطی است که میتوان در قدمهای بعدی به سمت حل مشکلات زیرساختی و گذار به اقتصادی غیرنفتی گام برداشت.
دیدگاه ها