بازار مشترک ـ الهام صادقی: در شرایطی که افزایش پرشتاب نرخ تورم در کشور و پیشی گرفتن آن از درآمد طیف وسیعی از خانواده های ایرانی موجب شده بسیاری از نیازها، حتی در گروه موارد مهم و ضروری قلم گرفته شود، آنچه که یکی از مصادیق مهم آن کاهش آمار سفر ایرانیان است، اما به نظر می رسد باز هم قرار است این لازمه معیشتی که اثرگذاری زیادی نه تنها در سلامت روان افراد بلکه مناسبات خانوادگی و اجتماعی دارد، نیز دچار تغییراتی شود. تغییری که استارت آن منوط به تصمیمی بوده که قرار است به زودی اعضای ستاد تنظیم بازار درباره نرخ بلیت هواپیماها بگیرند.
آنچه که البته به طور قطع در کوتاه مدت هزینه ای را که باید مسافران برای سفر با دیگر وسایل مربوط به ناوگان حمل و نقل بین شهری بپردازند را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد، چرا که طبق اظهارات اخیر محمد محمدی بخش، رئیس سازمان هواپیمایی کشوری ممکن است؛ قیمت بلیت هواپیماها افزایش دوبرابری را تجربه کند، رشد 100 درصدی بها که اگر ستاد تنظیم بازار آن را بپذیرید، نمودار بهای استفاده از ناوگان حمل و نقل هوایی یکباره صعود قابل توجهی را تجربه خواهد کرد.
دو روایت متفاوت و متناقض
اما چرا باید بهای استفاده از خدمات ایرلاین ها چنین تغییر پرشتابی را داشته باشد؟ پرسشی که محمدی در مواجهه با آن، ثابت ماندن بهای بلیت ها را در 22 ماه گذشته علت چنین درخواستی می داند، آن هم دلیلی منطقی چرا که به اعتقاد وی هزینه شرکت های هواپیمایی در مقایسه با حدود دو سال قبل افزایش قابل توجهی داشته و بنابراین این تغییر در بهای خدمات ضرورت دارد. براین اساس سازمان هواپیمایی کشوری موافق دوبرابر شدن قیمت بلیت ناوگان حمل و نقل هوایی است.
با این وجود اما به نظر می رسد واقعیت این گونه نیست، به عبارتی با استناد به صحبت های بهمن ماه گذشته مقصود اسعدی سامانی، دبیر انجمن شرکت های هواپیمایی قیمت ها زمستان سال گذشته به طور میانگین رشد 30 درصدی را در همه مسیرها داشته است، مقوله ای که اکنون با مروری بر آنچه که به تازگی رئیس سازمان هواپیمایی کشوری بیان کرده، این ذهنیت را ایجاد می کند که در آن زمان ایرلاین ها بدون مجوز اقدام به تغییر دادن قیمت های خود کرده و متولیان امر نیز سکوت به این امر توجهی نکرده اند.
جولاین ایرلاین ها در پیک سفرها
اما باز هم این همه ماجرا نیست، زیرا که به دفعات شاهد هستیم بهای بلیت در بسیاری از مسیرها به بهانه های مناسبتی حتی به بیش از سه برابر قیمت به افراد عرضه می شود.
به طور نمونه می توان به قیمت بلیت در مسیر تهران – مشهد یا بر عکس اشاره کرد. در تعطیلات اخیر اگر مسافر مشهد بودید و عاقبت اندیشی نداشتید یا به یک باره تصمیم به انجام این سفر گرفته بودید، باید برای تهیه بلیتی که در شرایط عادی می توانستید با پرداخت حدود یک میلیون تومان خریداری کنید، بیش از سه میلیون تومان هزینه می کردید.
همچنین این رقم برای مسیر پروازی تهران به مقصد اهواز از حدود 900 هزار تومان به دو میلیون و 420 هزار تومن رسید. عدد و رقمی که رشد 2.7 برابری را تجربه کرده بود.
بنابراین می توان گفت حتی بدون داشتن مصوبه یا مجوز این اجازه به طور تلویحی به شرکت های هواپیمایی داده شده است تا در زمان پیک مسافر با فروش بلیت به چند برابر قیمت درآمد بیشتری را نصیب خود کنند.
براین اساس می توان گفت اگر خانواده ای با داشتن سه فرزند تصمیم به انجام سفر در تعطیلات داشت، به طور مثال اگرچه باید در ایام عادی جهت خرید بلیت رفت و برگشت10 میلیون تومان به ایرلاین مورد نظر خود می پرداخت، مبلغی که البته شامل هزینه های مربوط به اقامت، خوراک و ... نمی شود، اما در ایام اشاره شده باید برای این سفر بالغ بر 30 میلیون برای تهیه بلیت هواپیما هزینه کند.
اکنون نیز اگر دور گردون بر مراد دل ایرلاین ها بچرخد، هزینه سفر هوایی به مشهد به دو میلیون تومان برای هر نفر در یک مسیر خواهد رسید و با تجربه افزایش قیمت در ایام پیک این مبلغ حتی ممکن است به پنج تا 6 میلیون تومان نیز برسد.
خداحافظی ایرانی ها با سفرهای هوایی
به این ترتیب طیف وسیعی از خانواده های ایرانی باید با سفر هوایی برای همیشه خداحافظی کنند. این در حالی بوده که این روزها نیز اتفاده از خدمات شرکت های هواپیمایی به نوعی تبدیل به کالایی لوکس شده است که بیشتر افراد دیگر توان مالی آن را ندارند.
به عبارتی کارمندان و به ویژه کارگران نیز نمی توانند رویای چنین سفرهایی را حتی در سال های دور برای خود و فرزندانشان به محقق کنند.
ضمن اینکه نباید از یاد برد چنین تصمیمی به طور مستقیم و در مدتی نه چندان کوتاه با توجه به افزایش مسافران وسایل حمل و نقل زمینی را به همراه خواهد داشت، چرا که خرید بلیت هواپیماها برای سفر از توان مالی تعداد زیادی دیگری از ایرانیان خارج خواهد شد و این امر باز هم تقاضای عرضه و تقاضا را دستخوش تغییراتی خواهد، آنچه که پیامدش گران شدن بلیت قطارها و اتوبوس های بین شهری است.
علاوه بر این پذیرفتن این افزایش قیمت از سوی ستاد تنظیم بازار، این توقع را در دیگر ارائه دهندگان این خدمات ایجاد خواهد کرد که آنها نیز برای گران کردن بهای بلیت مجاز هستند.
به این ترتیب الگوی سفر خانواده های ایرانی باز هم تغییر خواهد کرد. این در حالی بوده که بررسی های یک مطالعه در این زمینه نشان می دهد؛ در بازه زمانی سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ کاهش قدرت خرید افراد موجب شده تا خانواده ها هزینه کمتری به سفر، اقامت، رستوران و تفریح اختصاص دهند، ضمن اینکه تعداد زیادی از افردی که تا دو یا سه سال اخیر سفرهای خارجی داشتند، اکنون تنها به سفرهای داخلی می روند، همچنین بسیاری از خانواده ها که در طول سال به دفعات سفر داخلی را در برنامه ریزی های سالانه خود لحاظ می کردند، تعداد سفرهایشان را بسیار کاهش داده حتی حذف کرده اند. روندی که به طور قطع از سال 1398 تاکنون نیز تداوم داشته و به تدریج میزان سفر در برنامه ریزی بسیاری از خانواده ها کم و کمتر شده است.
به این ترتیب اگر تدبیری اندیشیده نشود و متولیان امر تنها راه جبران هزینه های ناوگان حمل و نقل هوایی و زمینی را پرداخت از جیب مسافران بدانند، سفر به ویژه سفرهای هوایی به تدریج به کالایی ویژه افراد متمول و آرزویی دور برای بسیاری از اقشار جامعه تبدیل خواهد شد.
این در حالی بوده که کاهش سهم سفر از برنامه ریزی خانواده ها برای زندگی تنها حذف یک تفریح نیست، بلکه این امر ارتباطات و دسترسی به مسیرهای کسب بسیاری از اطلاعات و دانش عمومی در زمینه های مختلف مانند تاریخ کشور و ... را نیز به چالش می کشد.
دیدگاه ها