دکتر سید جلال ابراهیمی- رییس خانه اقتصاد و تجارت ایران و ترکیه
 

افزایش بهای یک کالا و بالا رفت قیمت کالای اساسی و یا هزینه زندگی و یا افزایش قیمت درصدی از کالا و اقلام مصرفی و یا هر گونه گرانی در سبد خانوار در گفتار روزانه ما مفاهیم موضوعی خود را از دست داده و از کل آن به عنوان گرانی نام می بریم و امروزه در سطح جهانی نیز افزایش مداوم قیمت ها در یکی یا چند نوع کالا مطرح است و در سطح اروپا بالاخص افزایش بهای انرژی که در هزینه کرد افیشنسی efficiency خانوار از سوخت گرمازایی و برق مصرفی حتی شد آمد تاثیر اساسی دارد و بر هر آنچه انرژی بر است تاثیر می گذارد.
افزایش قیمت ها، تورم، هزینه زندگی تفاوت مفهومی و معنایی خود را دارد.
تورم را می توان به عنوان یک روند صعودی چند کالا یا به طور کلی افزایش بهای کالاها را یکباره تلقی کرد.
بالا رفت هزینه زندگی به مفهوم بالا رفت قیمت ها در یک مکان بالاتر یا پایین تر از مکان دیگر است و به مفهوم مقایسه در هزینه زندگی و سطح آن در یک استان در مقایسه با استانی دیگر و یا یک کشور با کشور دیگر یا مناطق و شهری با شهر دیگر است. در هزینه زندگی و بالا رفت آن حتی اگر نرخ تورم متوسط هم باشد می تواند سطح هزینه زندگی در منطقه یا شهری از دیگری بالا یا پایین باشد.
با یک توجه ساده به گفتمان روزانه مردم در مغازه ها و میادین و بازار از آگاهی مردم به وجوهی از علم اقتصاد می توان پی برد چون اقتصاد بخشی از زندگی روزمره ما در تامین مایحتاج عمومی در خرید و فروش هایی که نیاز خانواده است و یا بخشی از کار و بیشه ما به تک تک حرکت های پیشه های متفاوت از کشت کاران، ورزان، صنعت مردان و آنان که ارتباط بین این گروه های شغلی ایجاد می کنند، چونان کسبه و مغازداران و بازرگانان و واسطه گران امر خرید و فروش همه و همه نمادی از اقتصاد خرد و کلان هستند.
تورم یا افزایش قیمت رو به صعود چندین کالا هم زمان در روندی مداوم حتی به تدریج ولی مداوم شاخص های مطالعاتی خود را دارد.
اول آن که شاخص تولید با قیمت های خرید مواد اولیه، هزینه های سربار آن از کارگر، خدمات انرژی، ترانسپورت، انبارداری، ضایعات، دورریز ضایعاتی غیر قابل فروش که شاخص قیمت تولید کننده است که (PPI) نامیده می شود.
دوم شاخص محاسبه شده بر روی قیمت های جمع آوری شده در طول فروش نهایی به مصرف کننده که آن را CPI می نامند که با تورم کاملا در ارتباط است.
و تورم در مرحله مصرف نیز دو نوع است که یکی با شاخص های بودجه خانوارها و هزینه کرد آن ها بر اساس درآمد کالاها مصرفی در خانواده هزینه و خدمات مصرفی آن ها در بودجه خانواده و مقدار بهای آن ها به نسبت تقسیم درآمد به هزینه در تشابهات زمانی و وزن سبد خانواده که چه اقلامی بر اساس گرانی مداوم برخی از اقلام یا روند صعودی بر کل نیاز از سبد خانواده حذف می گردند.
در یک بررسی که توسط TURKSTAT در ترکیه انجام شده است به طور کلی 2/26 درصد از درآمد ماهانه خانواده برای مواد غذایی و نوشیدنی های غیر الکلی و 0883 درصد از درآمد برای پنیر سفید در طبقات متوسط جامعه مصرف می شود.
میانگین وزنی قیمت هر کالا و خدمات جنبی آن از خرید تا مصرف میانگین وزنی قیمت آن است.
میانگین 15 ماده غذایی اساسی 2 بار در ماه اگر محاسبه شود با اجاره بها که یک بار محاسبه می شود مقدار تورم در هزینه کرد خانوارها به دست می باشد.
اقتصاددان ها، سال پایه، برای بررسی افزایش تورم در نظر می گیرد مثلا در ترکیه سال 2003 در نظر گرفته شده است و شاخص 2003=100 پذیرفته شده است و میزان تورم بر اساس آن سال بررسی و اعلام می گردد.
ارجان کومجو می گوید : چون ما در شرایط بحران جهانی ناشی از عدم تعادل اقتصادی در اقتصاد جهان هستم و در مناطق مختلف ما شاهد عدم تعادل های جدید هستم که به سرعت در حال شکل گیری است و خود این عدم تعادل در اقتصاد ناشی از تورم بالا و یا روند صعودی مداوم آن است حتی اگر به صورت تورم کم و درصد پایین باشد و این یک بیماری در اقتصاد است مانند تب در انسان آنچه باید بشود ریشه کنی بیماری است نه پاشویه و یا استفاده از یک تب بر موقتی.
تلاش برای کاهش تورم از طریق کنترل  دستمزدها و قیمت ها، ضرورتی بهبودی بیماری اقتصادی است.
بیماری تورم و عدم تعادل در اقتصاد هر کشور وقتی به وجود می آید که یک سیاستمدار، و دولت مرد، لباس اقتصاددان بپوشد و با تعصب و بدون آگاهی از علم اقتصاد به نظر خود اصرار بورزد.
 

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را از طریق فرم زیر اسال نمایید

نظرسنجی

مارا دنبال کنید